جدول جو
جدول جو

معنی روز عرض - جستجوی لغت در جدول جو

روز عرض
(زِ عَ)
روز سان. رجوع به عرض و سان شود، روز قیامت:
پس بود ظلمات بعض فوق بعض
نی خرد یار و نه دولت روزعرض.
مولوی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روز گرد
تصویر روز گرد
آفتاب، خورشید
آفتاب گردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، روز گردان، روز گردک، آفتاب گردک، آفتاب گردش، آفتابگردان
فرهنگ فارسی عمید
(عَ عَ)
نخلستان و رودباری است در یمامه. (منتهی الارب). عرض الیمامه، وادی یمامه است که از مهب شمال به سوی مهب جنوب جاری شود. و قرایی که در اطراف آن است ’سفوح’ نامیده میشود. و تمام این عرض از آن بنی حنیفه است و اندکی از آن متعلق به بنی امرج از بنی سعد بن زید مناه بن تمیم. (از معجم البلدان) ، یوم العرض، از ایام و جنگهای عرب است، که عمرو بن صابر، فارس ربیعه به دست جزٔبن علقمه تمیمی در آن روز کشته شد. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
آفتاب. (ناظم الاطباء) (از مجموعۀ مترادفات) (از فرهنگ شعوری). یکی از نامهای آفتاب است. (از برهان قاطع) (ازانجمن آرا) (از آنندراج) :
نه بی رای او گردد این روزگرد
نه بی امر او باشد این خواب و خورد.
فردوسی.
بروز محنتم یاری نکردی
چرا چون روزگرد از من بگردی.
نزاری قهستانی (از فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
کوهی است مشرف بر شهر ’فاس’ در المغرب. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از روز مره
تصویر روز مره
محاوره، هر لفظ مشهور میان مردم، همه روزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روز گرد
تصویر روز گرد
آنکه در روز گردش و حرکت کند، آفتاب خورشید
فرهنگ لغت هوشیار